رسول اکرم صلی الله علیه و آله در باره امیر المومنین علی علیه السلام فرموده اند که علی ممسوس فی ذات الله علی با ذات الله در تماس است. هیچ حقیقتی با ذات الهی در ارتباط نیست مگر حقیقت ولی مطلق که در حضرت علی علیه السلام ظهور یافت و همه انبیاء و اولیای الهی و تمام خلق ربطشان به حق از طریق اوست. لذا اگر او نبود خدا خلق را نمی آفرید. چون کسی نمی تواند با ذاتش ارتباط برقرار کند. در ادبیات عرفانی آمده که هیچ انسانی با ذات حق امکان ارتباط ندارد. چون متعین با لاتعین محض امکان ارتباط ندارد. حتی ذات، صفت را نیز نمی پذیرد لذا فرمود کمال الاخلاص له نفی الصفات عنه. فقط ولی مطلق در مقام لاتعینی با او مرتبط است و فیض را از ذات الهی دریافت و به خلق می رساند. لذا او یدالله و عین الله و اذن الله است.
امام حسین علیه السلام در روز عاشورا خطاب به علی اکبر فرمود که او ممسوس فی ذات الله است. لقبی که بجز امیرالمومنین به هیچ کس داده نشده است مگر حضرت علی اکبر علیه السلام. کسی که اشبه الناس خلقاً و خلقاً برسول الله است ردای ولایت اللهی امیر المومنین نیز بر دوش دارد و با ذات حق در تماس است. چنان محو در پدر و پدر بزرگ بود که صفت خاص ایشان را نیز به ارث برد و ممسوس فی ذات الله گردید. چه زیبا فرمود:
از ازل، ما را حسین الله بود
اکبر آمد بر تجلیها فزود
این علی را با خدایش نسبتی است
اکبر از الله اکبر قسمتی است...
در مورد حقیقت ولایت مباحث کوتاه و در عین حال دقیقی را قبلاً عرض نمودیم ولی به مناسبت غدیر به چند نکته از خطبه شریف غدیر اشاره می کنیم. نکته اول اینکه در تمام خطبه مخاطب "ناس" و نه مومنین است. ناس به عبارتی همه مردم و یا ناس به معنای کسانی که فراموشکارند و دچار نسیان شده اند. به همین دلیل مقام ولایت امیر المومنین علی علیه السلام در این خطبه فقط در حد فهم ناسیان و عوام تبیین شده است اگرچه بازهم این آدمیان اهل دنیا علی را در این حد از تنزل نیز نپذیرفتند و به او کافر شدند جز چند نفر که طبق روایت 3 تا 6 نفر بودند بقیه مرتد شدند. چون مخاطب کلام حق که توسط رسولش بیان گردید ناس است لذا در حد فهم و عقل بشر عادی با ایشان در این خطبه سخن گفته است. چون سرو کارت با کودک فتاد / پس زبان کودکی باید گشاد.
نکته دیگر اینکه حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود جبرئیل 3 مرتبه بر من هبوط کرد. این اشاره لطیفی دارد به اینکه این سخنان تنزل یافته حقیقت ولایت است آنهم پس از 3 بار تنزل از مقام عقل برای فهم ناس. همانطور که قبلاً اشاره نمودیم جبرئیل تنزل عقل تام است. نزول جبرئیل به معنای عقلانی نمودن حقیقت فوق عقلانی و مافوق فهم بشر است. پس آن حقیقت فوق عقلانی به مرتبه عقل، سپس به مرتبه خیال و مثال و بعد در مرتبه عالم دنیا و طبیعت تنزیل می یابد. در این خطبه رسول الله به لطافت اشاره دارد که تبیین ولایت مولا در این خطبه پس از هبوط و نزول سه گانه جبرئیل عقل است و این برای فهم عوام الناس است. وگرنه فهم مقام علوی با عقل و حتی مافوق عقل ممکن نیست. چون کسی جز نبی ختمی و خدا علی را نشناخت. اما خدا می خواست که این حقیقت مالا یدرک ظهور کند و هر کس به قدر توان خود از آن بهره برد.
از این رو پیامبر اکرم موارد بسیار اندکی از مقامات ظاهری و خلقی امیر المومنین را بیان کرد تا شاید این غافلان و اهل دنیا نیز از آن بهره برند. اگرچه اغلب آنان نپذیرفتند و در نار دنیا و جهل ماندند. در نتیجه خطبه غدیریه نمی از یم ولایت مولاست و رسول با تقیه بسیار، مقام متنزل علی علیه السلام را بیان نمود. خلافت رسول الله کمترین مقام علی است و گرنه او خلیفه الله مطلق است. به خلاف تصور عامه علی علیه السلام در غدیر به ولایت منصوب نشد بلکه غدیر مجلای ابلاغ و اعلام ولایت او بود. زیرا ولایت او ازلی و ابدی است و اساساً از منظر دقیق عرفانی، ولایت قابل جعل نیست حتی به جعل الهی. زیرا مقام ولایت فوق مقام جعل است. پس او ولی الله مطلق است و خلافت رسول الله برای حضرتش چه در مرتبه خلافت ظاهری و حتی خلافت باطنی، یکی از شوون ولایت کلیه و مطلقه اوست. ولایت علی، قبل از ایجاد خلق و پس از فنای خلق همواره ظاهر است. پس شیعه واقعی کسی نیست که فقط علی علیه السلام را خلیفه بلافصل بداند بلکه شیعه، علی را خلیفه الله مطلق می داند خلیفه ای که بقیه انبیاء واولیاء نیز، خلافت و ولایتشان را از او اخذ نمودند.
خلاصه اینکه امیر المومنین، صاحب ولایت مطلقه کلیه الهیه است، چه مردم بدانند و چه ندانند و چه بخواهند و چه نخواهند. همه هستی در تحت امر و حکومت یداللهی اویند و کسی را توان مخالفت با قدرت او که همان قدرت الهی را نباشد. اما کوران و محجوبان عالم طبع جمال جمیلش را نبینند. وقتی مردم توان فهم مقام ظاهری و خلقی مولا را ندارند، چگونه رسول الله از مقام باطنی و ربوبیت علی سخن بگوید. لذا فرمودند نزلونا عن الربوبیه فقولوا فی حقنا ماشئتم. یعنی در مقام ربوبیت ما که مقام غیر قابل درک برای خلق است، نمی توان سخن گفت. پس هر سخنی در مقام امام تنزل یافته آن حقیقت است.
اما رسول الله به زبان دیگری که زبان اشاره است از آن حقیقت سخن گفته به عنوان نمونه آنجا که فرموده ماعرفناک حق معرفتک. از آن حقیقت به هو که ضمیر اشاره به غایب از اوهام و افهام است، اشاره کرده است.
نکته دیگر اینکه غدیر برای حضرت علی علیه السلام مقام و درجتی نیست بلکه ابلاغی برای ناس است. در این روز شریف از حضرتش می خواهیم که به معرفت و محبت خود را روز افزون عنایت کند و ما را چنان محو خود کند که از همه چیز جز او غافل شویم. همچون عاشق واقعی حضرتش، رسول الله که در باره اش آمده: و ان یکاد الذین کفروا لیز لقونک بابصارهم لما سمعواالذکر ....
روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر