عرفان در لغت به معنای شناخت است. عرفان علم شناخت خدا و اسماء اوست؛ که این علم منجر به شناخت حقیق از جهان هستی می شود. کلام حضرت امیر علیه السلام که می فرماید: عرفت الله بالله و عرفت الاشیاء بالله. به این نکته اشاره دارد که شناخت واقعی جهان هستی بدون شناخت خدا ناممکن است زیرا موجودات مظاهر خدا هستند. اما عرفان یک تفاوت اصلی با سایر علوم رسمی دارد و آن این است که عرفان حاصل درس و بحث و یا تفکر و تعقل نیست؛ حتی حاصل ریاضت و عبادت مرسوم هم نمی باشد. بلکه دریافت ها و مشاهداتی است که از تجلیات خدا بدست می آید. پس عارف همانطور که قبلاً گفته شد کسی است که با تجلیات الهی به مقام شهود می رسد و عرفان در واقع حاصل مشاهدات و مکاشفات عارف است. اگرچه عارف معقول سخن می گوید اما از عقلِ مصطلح، علم خود را دریافت نکرده است. از این روی با فکر و عقل نظری ظاهری نمی توان عارف حقیقی را به بوته نقد کشید. اما گروهی که مبتدی یا متوسط در سلوک هستند عارف کامل نیستند، و از این سخن مستثنا هستند. واضح است کسانی هم که در درس و بحث عرفان می خوانند نیز جزء عرفا نخواهند بود.