صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی
آنچه که از سخنان بزرگان اهل معرفت بدست می آیداین است که، احکام ظاهری شرعی بر مبنای حقایق باطنی و احکام آن استوار است. مثلاً از دیر باز در ذهن من سؤالاتی در مورد احکام فقهی وجود داشت. به عنوان مثال فکر می کردم چرا آب کر با یک بار چیز نجس را پاک می کند ولی آب قلیل با سه بار. در حالی هر دو آب از نظر جنس و مقدار ممکن است یکی باشد یا حتی شاید آب قلیل از آب کر بیشتر هم باشد. یا چرا نماز صبح دو رکعت و نماز ظهر چهار رکعت و امثال این سؤالات. پس از تامل در کلام اهل معرفت به این نتیجه رسیدم که علل این احکام را نباید در مسائل ظاهری و دنیوی جستجو کرد؛ بلکه حقایق باطنی و غیبی در پس این احکام نهفته است. مثلاً اگر انسان محصور در خود و اعمال خودش باشد، آب قلیل است که با اندک نجاستی تمام وجودش نجس می شود. اما کسی که به منبع ولایت متصل است یا آب کر است یا آب متصل به کر؛(سالک راه خدا). و اگر کسی به مقام ولایت خاصه رسید، آب دریاست که به هیچ عنوان نجس نمی شود؛ والبته قابلیت این را دارد که که همه دنیا را پاک کند. به همین دلیل مولوی در باره شمس می گفت که او دریاست و هرگز نجس نمی شود. بسیاری از اسرار احکام در کتاب فتوحات مکیه ابن عربی وجود دارد همچنین در کتاب سرالصلوه امام پاره از اسرار نماز آمده است. اما با کمال تاسف گاهی دیده می شود برخی اهل ظاهر از روی جهل، علت برخی از احکام را با فکر ناقص خود بیان می کنند. یادم است زمانی که من بچه بودم برخی از سخنرانان علت حرام بودن گوشت خوک را غیر بهداشتی بودن(انگل) بیان می کردند! غافل از اینکه با این توجیه غلط اساس دین را ویران می کنند. در مقابل ممکن است کسی بگوید اگر انگل علت حرمت گوشت خوک است؛ ما در شرایط بهداشتی خوک را پرورش می دهیم و بعد هم گوشت آن را کاملاً می پزیم پس دیگر نباید حرام باشد!