گاهی این سؤال پرسش می شود که چرا سخنان عرفا با سخن معصومین تفاوت دارد به این معنا که عرفا حرف هایی گفته اند که در کلام معصومین وجود ندارد مثلاً دعوی اناالحق و امثالهم. مطلب ذیل قسمتی از پایان نامه بنده در این مورد است: اولیاء و انبیای عظام علیهمالسلام در معراج روحانی خود جبرئیلِ عقل را ترک و به مقام فوق تجرد - که مقام تجلیات حق تعالی است - نائل میگردند. در این مقام که جبرئیل یعنی عقل نیز محرم نیست چیزهایی را دریافت میکنند که قابل فهم و درک و قابل بیان برای مردم نیست. لذا اکثر سخنان انبیای مرسل به حسب عقول ناس تنزل یافته است، تا با برقراری ارتباط با مردم، آنان را هدایت نمایند. همان گونه که قرآن از غیب مطلق تنزل یافته به عالم ملک و طبیعت و در قالب زبان و الفاظ بشری در آمده است. رسولان الهی و کاملان مکمل از مرتبه فنای در حق تعالی به عالم ملک تنزل مییابند و با زبان عقل و فهم بشر عادی با ایشان سخن میگویند. پس همانگونه که کلام الله در قرآن را باید تأویل نمود یعنی به حقیقت آن قبل از تنزیل رسید کلام انبیاء و اولیاء را نیز باید تأویل نمود تا به اسرار شریعت و باطن آن که همان حقیقت است راه یافت. و سرّ اینکه مشاهده میکنیم روایات ائمه اطهار علیهمالسلام در بسیاری از مواضع به حسب ظاهر سادهتر از کلام عرفاست، این است که ایشان به قدر فکر و اندیشه مردم با ایشان سخن میگفتند نه هر چه از حق دریافت نموده بودند. و به حکم:
چون سر و کارت با کودک فتاد پس زبان کودکی باید گشاد، با هر کس به قدر فهم او سخن میگفتند. و چون اکثریت قریب به اتفاق مردم - جز چند صحابی خاص مثل سلمان و ابوذر سیر و سلوکی نداشتند و تحمل حقایق را برنمیتابیدند، لذا تعالیم آنها بیشتر در جهت هدایت عملی و منازل ابتدایی و متوسط از سلوک بود و در مورد حالات و منازل اولیاء و دریافتهای ایشان از حقیقت، کمتر سخن میگفتند و بیشتر با زبان اشاره و کنایه از آن گاهی سخن به میان میآوردند. بی شک حالاتی را که حضرات معصومین علیهم السلام با حق داشتند، احدی از انبیای مرسلین و اولیاء دریافت ننموده است. بلکه معرفت تمام انبیاء و اولیاء به حق تعالی از مجرای ولی مطلق علیهالسلام است. لذا حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام خطاب به ابوذر و سلمان فرمود:
یا سلمان و یا جندب ان معرفتی بالنورانیة هی معرفة الله و معرفة الله هی معرفتی بالنورانیة.[1] و این هدایت ولی مطلق همواره بوده و هست و خواهد بود و فقط منحصر به حیات ظاهری ایشان در صدر اسلام نبوده است.