بزرگی می فرمود عرفات مقام معرفت تام است. عرفات تنها یک سرزمین خشک در عربستان نیست؛ بلکه آن سرزمین، یک تمثلی از حقیقت باطنی سالک الی الله است. گفتیم که حج به معنای قصد و حرکت و مهاجرت به سوی خدا و رسول خداست. ممکن است کسی هرگز به دیار حجاز نرود ولی حاجی حقیقی و کامل باشد و در مقابل کسی یک عمر مجاور بیت باشد و از خدا دور باشد.
دعای عرفه حاوی مضامین بسیار بلند معرفتی است. توحید افعالی و صفاتی و ذاتی رکن اصلی این دعاست. الهی ترددی فی الاثار یوجب بعدالمزار. تردد و وقوف در آثار و مظاهر خدا اگرچه از خدا باشد، برای کملین از اولیاء موجب دوری و بعد از حقیقت صرف است. ایکون لغیرک من الظهور ما لیس لک حتی یکون هو المظهر لک متی غبت حتی تحتاج الی دلیل یدل علیک و متی بعدت حتی تکون الاثار هی التی توصل الیک عمیت عین لاتراک علیها رقیبا. به نظر می رسد این فقره از دعا نقطه اوج این دعای عالیه المضامین است. مگر غیر از تو کسی ظهور دارد که بخواهد مُظهر و آشکار کننده تو باشد. گویی این جمله اشاره به مقام توحید صرف است که در آن هیچ کسی و چیزی جز خدا دیده نمی شود حتی مظهر و آیه ای برای حق نمی بیند! کی دور بوده ای که آثار و نشانه ها بخواهند مرا به تو برسانند. کور باد چشمی که تو را مراقب خود نمی بیند! واقعاً کسی که خدا را نمی بیند کور است.
کی رفتهای زدل که تمنا کنم تو را | کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را | |
غیبت نکردهای که شوم طالب حضور | پنهان نگشتهای که هویدا کنم تو را |