عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

هادم اللذات

در روایتی آمده است که مرگ هادم اللذات(ویران کننده لذات) است. معمولاً این روایت را به سختی مرگ که همه لذتهای انسان را در طول عمر نابود می کند؛ تعبیر می کنند. اما مرحوم دولابی رضوان الله علیه می فرمود که این روایت را غلط معنا می کنند. معنای روایت این است که مرگ آنقدر شیرین است که همه لذتهای قبلی در مقابل آن ناچیز است. براستی چرا مرگ شیرین است. ما دوگونه مرگ داریم یک مرگ طبیعی و ظاهری که همه آن را می شناسند؛ و دیگر مرگ باطنی و حقیقی که رسیدن به محبوب حقیقی است. علی القاعده هر دو مرگ شیرین است؛ زیرا در مرگ طبیعی که انسان از این عالم مادی به عالم مثال و برزخ وارد می شود، انسان وارد یک عالم بالاتر می شود و از این مصائب مادی و جسمی رهایی می یابد. به هر حال مرگ طبیعی نیز برای انسان یک نعمتی است که پس از ورود به جهان برزخ روشن می شود. زیرا به هر حال به محبوب نزدیکتر می شود.
 اما نکته مهم در مرگ باطنی است که انسان را به قرب و وصال معشوق می رساند(رزقنا الله و ایاکم). شیرینی مرگ را حضرت قاسم علیه السلام می دانست که مرگ را احلی من العسل می دید. چه لذتی بالاتر از این که انسان در کنار معشوق آرام بگیرد. رویت محبوب آنچنان لذتی است که هیچ لذت دنیوی و اخروی با آن قابل مقایسه نیست فمن یمت یرنی هر کس بمیرد حضرت علی علیه السلام را خواهد دید. حتی اگر منافق یا کافر باشد. و در نهایت مرگ درد فراق و دوئیت را درمان می کند و انسان را به وصال و یگانگی با حق می رساند. طبیعی است که برای عاشق واقعی فراق بالاترین عذاب و وصال بالاترین نعمت و لذت است. این همه اشعار عارفانه در فراق یار که قلب سوز و جانگداز است؛ در مرگ حقیقی که فناست پایان می پذیرد.
ز فراق چون ننالم من دل شکسته چون نی                     که گسست بند بندم زحرارت جدایی
یا به قول آن بزرگ: ساقیا جان بگیر و جام ده                    هستیم بستان مرا آرام ده
بالاترین آرامش در مرگ و فنای در یار است. امیر المومنین خود چنان با موت مانوس بود که از انس طفل به پستان مادر بالاتر بود. یعنی همواره در حال مرگ بود. به همین علت حضرت رسول(ص) در باره ایشان فرمود: من اراد ان ینظر الی میت یمشی علی وجه الارض فلینظر الی ابن ابی طالب (هر کس می خواهد به مرده ای بنگرد که روی زمین راه می رود به علی بن ابی طالب نگاه کند) زیرا مردگان اغلب پس از مرگ به جهت تکمیل استعداد از دنیا می روند. اما کاملان مکمل، مردگانی هستند که برای ارشاد خلق زنده می مانند.   
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد