عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

یا علی انت کما اثنیت علی نفسک

مرحوم حاج آقا دولابی در یکی از سخنرانی هایشان می فرمود که آن خدایی که در ذهن مردم است ناخن کوچک علی (ع) هم نمی شود! این جمله ای بسیار زیبا در مدح مولای اهل یقین است. برخی این جمله یا امثال آن را غلو می پندارند. این از بی خبری ایشان از حقیقت ولایت کلیه و مطلقه علوی است. این جمله زیبا نشانگر  مطلب مهمی است و آن اینکه مردم عامی و اهل ظاهر نه خدا را می شناسند و نه حضرت علی علیه السلام را.  بزرگی می فرمود اهل ظاهر از خدا چیزی جز خ، دال و الف نمی دانند. ذات حق مورد شناخت احدی از مخلوقات قرار نمی گیرد و اما اسماء و صفات خدا مورد شناخت اولیای خداست آنها به حقایق اسماء پی می برند و اهل ظاهر فقط به الفاظ اسماء و معنای عرفی و عوامانه از اسماء توجه دارند مثلاً در باره رحمت حق، آنرا با رحمت مخلوقات و انسانها مقایسه می کنند در حالی که رحمت حق مطلق و بی نهایت است و حتی غضب او را نیز در بر می گیرد به عبارت دیگر غضب حق و جهنم نیز نوعی رحمت است ولی اهل ظاهر آن را نمی توانند درک کنند. آنچه که عوام در باره خدا می دانند این است که آنها خدا را مثل خودشان می پندارند اما این را نمی دانند. فکر می کنند خدا با یک گناه کوچک بنده عصبانی می شود و در صدد انتقام از او بر می آید. یا جهنم را برای بندگان گنهکار آفریده تا آنها را تنبیه کند و از آنها انتقام بگیرد که ناسپاس بودند. در روایتی آمده که مورچه تصور می کند خدا هم مثل او دو تا شاخک دارد. این تمثیلی است برای عوام مردم که خدا را مثل خودشان دارای صفات امکانی می دانند. منظور مرحوم دولابی رضوان الله علیه همین است که مردم، خدا را در حد خودشان تنزل داده اند و این خدا نه تنها خدا نیست بلکه قابل مقایسه با امیر المومنین علیه السلام نیست. اهل ظاهر پنداشته اند که ائمه علیهم السلام نیز مثل ایشانند می خورند و می آشامند و می خوابند و ازدواج می کنند و امثالهم. اگر کسی از اهل معنا اندکی از فضایل و مناقب ایشان بگوید که عوام تا به حال نشینده اند، او را غالی می پندارند. می گویند در باره ائمه غلو نکنید. ایشان نه امام را می شناسند و نه معنای غلو را می دانند. غلو یعنی اینکه کسی یا چیزی را از حد خودش خارج کنیم و بیش از آن، او را بستائیم. هیچ کسی نمی تواند در باره حضرات چهارده معصوم علیهم السلام غلو کند. چون غلو یعنی ستایش کسی بیش از حد خودش. آن حضرات هیچ حد ظاهری و باطنی ندارند تا کسی بخواهد ایشان را بیش حد ثنا بگوید. حقیقت نامحدود هرگز مورد غلوّ واقع نمی شود. چگونه می توان بی نهایت را ستود آنگونه که هست تا اینکه بتوان در باره او غلوّ نمود. حتی اگر کسی بگوید علی خداست در مورد او غلو ننموده زیرا خدا و علی را نمی شناسد. در نتیجه همه انسانها حتی انبیاء و اولیای الهی نمی توانند در باره حقیقت مولی غلو کنند و همه موجودات از ملک و جن گرفته تا انسان در حق ولی مطلق خدا، قاصر و مقصرند و هرگز نمی توانند حق ستایش ایشان را ادا کنند. هیچ حد امکانی نمی تواند ولی مطلق را محدود کند اعم از زمان و مکان و روح و جسم و اعتبارات و عقل و ظاهر و باطن. او بر همه هستی به نیابت از ذات حق تعالی حکومت می کند و هیچ چیز بر او حاکم نیست. همه هستی در ید قدرت یداللهی او قرار دارند. چه موجودات مادی و چه غیر مادی چه گذشتگان و چه آیندگان. یا علی جان همه در معرفت تو قاصر و ناتوانند کیست که بتواند تو را آنگونه که هستی بشناسد تا اینکه بخواهد در باره تو غلو و زیاده روی کند. انبیاء شاگردان مکتب توحید تو و اولیاء ریزه خوار کشف و شهود تو. یا علی جان قطره علمی که بخشیدی ز پیش   متصل گردان به دریاهای خویش.

ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم

وز هر چه گفته اند و شنیدیم و خوانده ایم

مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر

ما همچنان در اوّل وصف تو مانده ایم