عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

اسم مخزون

در یکی از دعاهای شب عرفه می خوانیم: أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ فِی خَزَائِنِکَ الَّذِی اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ لَمْ یَظْهَرْ عَلَیْهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ لا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ وَ لا عَبْدٌ مُصْطَفًى. در این فقره از دعای شریف، امام علیه السلام خدا را به اسم مخزونی می خواند که مستاثر در علم غیب الهی است. اسمی که ظاهر نکرده برای احدی از خلقش نه ملک مقرب و نه نبی مرسل و نه بنده برگزیده ای.

همنگونه که در مباحث اشاره گردید، در اکثر ادعیه ائمه هدی علیهم السلام حق را به اسمایی می خوانند مثل دعای جوشن کبیر و دعای سحر دعای مجیر و بسیاری دیگر از ادعیه. اللهم انی اسالک باسمک فلان ... گفته بودیم که اسم ظهور حق به تجلی خاص در عالم وجود است. همه موجودات عالم و تمام پدیده ها مظهر اسمی از اسماءخدایند. انبیاء و اولیاء به حسب سعه وجودی و توان ذاتی خود به تعدادی از اسماء الهی علم دارند و با آن اسماء خدا را می خوانند و اجابت می شوند. بدیهی است که این علم به معنای دریافت آن اسم و ارتباط با مظهر و تعین آن است نه فقط لفظ اسم. و گرنه همه مردم اسماءرا در حد لفظ می دانند.

در این دعا معصوم علیه السلام الله را به اسم مخزونی می خواند که برای احدی از خلق ظاهر نشده . این اسم مخزون، مستاثر در علم غیب خداست. نکته مهم در این فقره این است که امام علیه السلام به این اسمی که مخزون عند الله است علم دارد و خدا را به آن اسم می خواند. و گرنه خواندن آن اسم، سوال حقیقی نیست و امام منزه است که سوال ودرخواستش از حق، واقعی نباشد. چون سوال زمانی اجابتش قطعی است که واقعی و حقیقی باشد و گرنه سوال، مثل سوال عوام الناس می شودکه خارج از شمول اجابت می شود و مسلم است که دعا و سوال امام قطعاً عین اجابت است. پس باید آن اسم به امام تجلی شده باشد. نه آنطور که اهل ظاهر می پندارند که امام فقط علم اجمالی به اسم مستاثر دارد. چطور ممکن است کسی که مظهر اسم اعظم الهی است که اسماء تحت احاطه و مظهر او هستند به اسمی علم نداشته باشدو آن را دریافت نکرده باشد. بدیهی است اینکه در دعا فرموده برای احدی از خلقش ظاهر نکرده است. منظور از این خلق، بجز انسان کامل و ولی مطلق است.  چون آن حقیقت برتر از خلق است. معنای این کلام را اهلش می دانند. و اگر در روایات آمده که اسم اعظم 73 حرف دارد که ما 72 حرف آن را می دانیم و یک اسم نزد خدا مکنون مخزون است، منظور همین است.