عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

موت و حیات

ابن عربی در کتاب موجز و عمیق العبادله گوید: خداوند موت و حیات را برای ابتلای بندگانش آفریده است. کسانی که اهل مواخذه اند وقتی وارد نار می شوند، اگر از اهل آتش نباشند، خداوند ایشان را در آتش می میراند. پس او مرده در دنیا و برزخ و آخرت است. و انه هو امات و احیا (اوست که می میراند و زنده می کند) موت انتقال از داری به دار دیگر و از حالی به حال دیگر است. پس انتقال در آخرت همیشگی است و ایشان از حالی به حال دیگر منتقل می شوند. از دار خزی و پست به دار نعیم و امان منتقل می شوند.

شیخ موت را انتقال از دار و نشأه ای، به دار دیگر و یا انتقال از حالی به حال دیگر می داند. و از این جهت به موت تعبیر می شود که انفصال از حال یا از عالمی به حال یا عالّم دیگر است. نکته مهم این است که روح و جان آدمی در همه عوالم ثابت است و این احوال و یا قالب ها هستند که دگرگون می شوند. در نتیجه روح و ذات ثابت و حی است ولی حالات و جهانها و بدنها متغیرند. و چون انسان در هر عالّمی طبیعتاً به آن وابسته و دلبسته می شود و دل کندن و جدایی از آن سخت می شود لذا تعبیر به موت شده است. 

و اما موت کامل و حقیقی همانطور که در مباحث قبلی به آن اشاره شده است؛ فنای در حق تعالی می باشد یعنی عبد به کلی از خودش جدا می شود و به حق می پیوندد. 

احرام ضیافت

ماه مبارک رمضان با ماه محرم الحرام ارتباط تنگاتنگی دارد. در روزه عبد تا زمانی که به دیدار معشوق و محبوب نرسیده است، امساک می نماید یعنی به غیر او توجه ندارد. صم للرویه. و چون به وصال یار رسید، روزه خود را افطار می کند. در قضیه عاشورا نیز عشاق امام حسین علیه السلام از همه چیز خود گذشتند یعنی از کل عالم چشم پوشیدند و فقط محو جمال یار شدند. 

کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی              نگاهدار دلی را که برده ای به نگاهی

چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد                        چه طاعتی چه گناهی چه دوزخی چه بهشتی

هنگامی که عبد همه تعینات و دلبستگی های خود را در راه معشوق فدا نمود در راه او شهید می شود. و شهید یعنی فنای شاهد در مشهود. چنان غرق جمال یار می گردد که نه از دنیا و نه از آخرت خبری ندارد. لذا در روایت است که اصحاب امام حسین علیه السلام اصلاً درد زخم شمشیر را احساس نمی کردند. در روزه حقیقی وصول به دیدار یار است و افطار با با رویت اوست وافطر للرویه. ولی شهید نه تنها به ملاقات یار نائل می شود بلکه به مقام محو وفنای در محبوب می رسد. آنهم فنایی که از شهود خود نیز غایب می گردد سپس شهید می گردد. 

در روایتی نبوی منقول است که ابیت عند ربی یطعمنی و یسقینی من نزد پروردگارم بیتوته کردم او به من طعام و شراب داد. بی شک طعام و شراب الهی نعمتهای بهشتی نبوده است. طعام و شراب تجلیاتی است که خاص نبی اکرم صلی الله علیه و آله است. و این تجلیات در مقام لی مع الله است که در آن مقام، نه نبی مرسل و نه فرشته مقربی راه ندارد. چون کسی از ملائکه و انبیاء به آن درجه از قرب راه نیافتند در نتیجه آن تجلیات به ایشان واقع نمی شود. و آن مقام ضیافتی است که طعام وشرابش خاص نبی و آل اوست. امام حسین علیه السلام در عالم ضیافتی به نام عاشورا و کربلا آفریده است که آن ضیافت عام و ضیافت خاص است. آن حضرت چون رحمه الله الواسعه است تمام اشیاء را در بر می گیرد. پس همه موجودات در ضیافت حسینی میهمانند. اما ضیافت مراتبی دارد از طعام و غذای مادی گرفته تا مقام شهود و فنای در آن حقیقت.  در ایام محرم می بینیم اینهمه غذای نذری داده می شود یا در عراق در زمان اربعین به میلیونها نفر غذا و امکانات داده می شود که این غذا اگرچه ظاهرش مادی است اما چون به امام حسین علیه السلام نسبت دارد اثر معنوی دارد. در مرتبه بالاتر ضیافت معنوی از ذکر مصیبت و مناقب ایشان است که در مجالس روضه و منبر است. و هر قدر انسان مومن و عاشق به سوی آن حقیقت بیشتر حرکت کند ضیافت بالاتر و بهتر است تا جایی که همه چیز خود را در راه محبوب فدا می کند و چون شهید شد بالاترین ضیافت که جمال محبوب و صفات محبوب و تجلی اوست بر قلب عاشق ظاهر می گردد. و این همان معنای ابیت عند ربی است.  چون حقیقت انسان کامل رب موجودات است، یعنی پرورنده آنهاست؛ پس طعام وشراب هم از ناحیه اوست و رب در اینجا همانطور که در مباحث قبلی اشاره شده، به معنای ذات حق تعالی نیست. بالاترین ضیافت حسینی در کربلا  و برای اصحابش ظهور نمود چون همه اصحاب در او فانی  و محو شدند؛ پس از شهادت به ایشان آب و شراب داد. چنانچه در روایت آمده که در عصر عاشورا پس از شهادت همه اصحاب، امام سرها را به بدنها متصل نمود و آنها را سیراب نمود. واضح است که منظور در عالم دنیا نبوده است بلکه این مقام بقای بعد از فناست که عبد همواره تحت تجلیات و عنایات ربش می باشد.  

ساقیا جانم بگیر و جام ده

هستیم بستان مرا آرام ده.