عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

خطاب "کم" در قرآن

در روایتی آمده است که انما یعرف القرآن من خوطب به. کسی قرآن را می فهمد که مخاطب قرآن باشد. مخاطب به این معناست که ضمایر مربوط به خطاب، به او برگردد. ضمایری همچون "کم" و یا "انتم" مربوط به مخاطب حقیقی قرآن است؛ نه همه انسانها یا مسلمانان ظاهری. بی شک این خطابها به مومنین حقیقی و اولیای حق است. مثلاً مخاطب و سخر لکم الشمس و القمر . و سخر لکم الانهار . سخر لکم ما فی السموات و ما فی الارض. بدیهی است که آسمانها و زمین که در واقع کل عالم هستی است اعم از غیب و شهود؛ مسخر انسان عادی نمی شود. و یا ماه و خورشید هرگز مسخر بشر نخواهد شد. مگر اینکه این انسان یک ولی کامل الهی باشد تا آسمانها و زمین و موجودات آن در تحت اراده او باشند. و اینکه برخی اهل ظاهر می پندارند تسخیر یعنی مثلاً ما از نور خورشید و یا ماه استفاده می کنیم و یا در دریا کشتیرانی می کنیم؛ سخنی بسیار ضعیف و ناشی از عدم فهم درست کلمات قرآنی است. چنانچه در معنای تسخیر آمده که به معنای رام کردن و مطیع نمودن چیزی مثل رام کردن اسب و سواری گرفتن از آن است. بدیهی است که آسمان و زمین مطیع امر انسان عادی نیست. اما اولیای حق بر چرخ و آسمان حکومت می کنند چنانچه حافظ گوید: 

چرخ بر هم زنم ار جز به مرادم گردد

من نه انم که زبونی کشم از چرخ فلک.

نتیجه اینکه مخاطب "شما" در قرآن افراد عادی یا مسلمانان نیستند. بلکه گروه خاص از سالکین به سوی خدا و اولیای او هستندو آن آیه خاص مخاطب خاص خود را دارد و هرگز شامل عموم ناس نمی شود. همچنین مفسر واقعی کسی است که مخاطب قرآن باشد، نه اینکه با علوم ظاهری حوزوی یا دانشگاهی بخواهد قرآن را تفسیر کند. پس اگر ما می خواهیم به شناخت قرآن برسیم باید به دنبال یک ولیّ الهی بگردیم و از او طلب فهم قرآن کنیم ( فاسالوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون ). و یا اینکه خودمان با رعایت تقوای الهی به عنایت خدا قرآن فهم شویم (اتقوا الله و یعلمکم الله).