عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

حسین مشیت خدا

گاهی سوالاتی پیرامون واقعه کربلا در اذهان نقش می بندند از جمله اینکه چرا امام حسین یا بقیه ائمه هدی علیهم السلام از قوای باطنی و غیبی در جهت حفظ خود یا از بین بردن دشمنان استفاده نمی کردند. پاسخی که علمای ظاهر داده اند این است که خدا به ایشان اجازه استفاده از قدرتهای غیبی را نداده است! این پاسخ ضعیف ترین پاسخ ممکن به این سوال است. مگر می شود خدا به کسی قدرتی بدهد و بعد او را از استفاده از آن محروم کند. پس این قدرت به چه کار می آید؟ او تمام صفات و اسماء الهی منجمله اسم قدیر حق را مظهر است. در نتیجه هر چه اراده نماید تحقق می یابد. از این رو در حدیث علوی آمده است که نحن اذا شئنا شاء الله و اذا کرهنا کره الله (وقتی ما می خواهیم خدا می خواهد و اگر ما نخواهیم خدا نمی خواهد). و یا نحن مشیت الله حاکی از خلافت و ولایت مطلقه امام علیه السلام بر کل عالم هستی است. 

نکته مهم این است که امام از همه قوای ظاهری و باطنی خود که نامحدود است استفاده می کند و خدا به او این اذن را داده است که با اختیار خود هستی را اداره کند کما اینکه الان حضرت ولی عصر علیه السلام عالم وجود را مدیریت می کند از غیب گرفته تا این دنیا. ولی ما به آن علم نداریم و تصور می کنیم امام باید ظهور کند تا بجنگد و بر دنیا و کره زمین حکومت کند. بی خبر از اینکه او حاکم مطلق عالم وجود است ولی ما چون نابینا هستیم خود و دیگران را موثر در دنیا می بینیم. پس اگر امام حسین علیه السلام شهید می شود خودش چنین اراده فرموده و این ظهور اراده خداست. ان الله شاء ان یراک قتیلاً  این جمله حاکی از خواست آن حضرت برای شهادت است. از این جهت یاری هیچ کس را نپذیرفت از ملائکه گرفته تا اصحاب خود حتی یاری برادر خود را نپذیرفت تا همگان بدانند که او غنی مطلق است و به هیچ چیز از عالم نیاز ندارد. بلکه همه هستی تکویناً و تشریعاً به او محتاجند. انتم الفقراء الی الله والله هوالغنی الحمید او تحقق بخش این آیه در عالم است. وقتی که فرمود هل من ناصر ینصرنی هیچ کس در عالم به حسب واقع وجود نداشت و ندارد که بتواند او را یاری کند بلکه اوست که همه را یاری می کند و به همه قدرت می دهد حتی دشمن ظاهری خودش. 

پس او پیروز مطلق است و هرگز شکست نمی خورد چون آنچه را می خواست و اراده نموده بود تحقق بخشید. و آن شهادت حقیقی و وصول به توحید بود. در واقع هدف حضرتش، رساندن اصحاب و انبیاء و اولیاء به مقام توحید بود و این هدف را در عاشورا تحقق بخشید. اگر او نبود و عاشورا نبود هیچ پیغمبری به نبوت و ولایت نمی رسید و هیچ ولیی به ولایت و توحید راه نمی یافت. در نتیجه او برای گشودن راه توحید حقیقی شهادت را انتخاب کرد و اینگونه راه توحید و ولایت و نبوت را گشود. آنهم 72 طریق و راه رسیدن به توحید را به عالم معرفی نمود. پس حادثه کربلا آنگونه بود که او می خواست و به هدف خود رسید.

محرم احرام عشاق

کربلا فریاد تنهایی زند

نعره انی انا اللهی زند

لیس غیری لیس غیری فی الوجود

اسجدونی اسجدونی فی السجود

باز ماه محرم ماه احرام عاشقی سر رسید و عشاق با لباس مشکی محرم شدند. کربلا مارا سواد(سیاهی) آموز کرد          این سیاهی شام را روز کرد. این احرام محرّم، عاشق را به حرم معشوق و محبوب راه داده و محرمِ او می کند. این حج عاشقی و این احرام، مثل حج کعبه احکام شرعی و فقهی و مبطل و واجب و مستحب ندارد. هیچ کس در این حج، حجش باطل نیست و هیچ شرطی مانع این حج نخواهد بود. در احرام حج اعمالی بر محرم، حرام است و مبطل حج. اما در عشق حسینی همه اعمال عاشق مقبول است و مبطل این احرام نیست حتی عملی از روی ریا باشد! ریایی که در همه اعمال و عبادات شرعی مبطل عمل است اینجا مبطل نیست. همانطور که در روایت است که من بکی او ابکی او تباکی وجبت له الجنه ( هرکس گریه کند یا بگریاند و یا خود را به گریه بزند جنت بر او واجب است). یعنی همان موقع در جنت و بهشت است. و جنت اینجا به معنای پوشش و لوای حسینی است.  احکام این حج و طواف، در کتاب عشق ثبت است (و لدینا کتاب ینطق بالحق). عاشق، کتاب عشق در جانش است و او خود به خود از احکام عاشقی متابعت می کند. لذا اعمالش مقبول درگاه معشوق است. هر عمل عاشق، حتی اعمال ناخودآگاهش زیباست. از آن رو که آن حرکت را به عشق محبوب انجام داده است. حتی اگر آن عمل به حسب ظاهر ناقص و معلل باشد. دوست دارد یار این آشفتگی         کوشش بیهوده به از خفتگی

و البته این کوشش از منظر معشوق بیهوده نیست ولی به حسب ظاهر ممکن است بیهوده به نظر رسد. و پس از ماه محرم و صفر اعمال همه عشاق مقبول درگاه حسینی است و همگی ماجورند. اعم از کسانی که در ظاهر حرکت کردند تا کسانی در عشق حضرتش سوخته اند.  در همه مردم یک عشق و هیجانی در محرم وجود دارد از مدتها قبل در حال تدارک مراسم این ماهند. این است جذبه حسینی که همه را در بر می گیرد. حتی ارامنه که در داخل کلیسا پرچم یا ابوالفضل العباس نصب می کنند.....