عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

علیّ اشتق من العلیّ

کان قندم نیستان شکرم              هم ز من می روید و من می خورم

انسان کامل و اولیای الهی دو شأن و دو مرتبه دارند؛ یکی مرتبه عبودیت و دیگری مرتبه ربوبیت. در یک مرتبه عبدالله و در مرتبه دیگر ظهور الله هستند. در جایی انا عبدک الضعیف الذلیل الحقیر المسکین المستکینند و در جای دیگر انا الاول والاخر و الظاهر و الباطنند. در مرتبه ربوبیت انسان کامل نمی توان سخنی گفت چون فرمود: نزلونا عن الربوبیه فقولوا فی حقنا ما شئتم. ما را از مرتبه ربوبیت نازل کنید سپس در باره ما هر چه می خواهید بگویید. یعنی در مقام ربوبیت ما هیچ سخنی نمی توان گفت. اگرچه اهل ظاهر این روایت را به عکس معنا می کنند و می گویند در باره ائمه غلو نکنید. همانگونه که در مباحث قبلی بارها اشاره شده است؛ انسان کامل تمام اسماء الهی را مظهر است. پس او به نیابت از ذات حق تعالی، خالق و رازق و علیم و سمیع و بصیر و وهاب و منتقم و ... است. در نتیجه آن حقیقت خود، خالق خود است (علیّ اشتق من العلیّ) کما اینکه خالق همه اشیاء در عالم وجود است. یعنی وجود ظاهری و خلقی او از حقیقت خودش در مقام ربوبیت نشأت می گیرد. پس او بی نیازی است که همه به او نیازمندند. اما کورانی که از عالم تنگ ماده و بدتر از آن هوی و هوس بیرون نرفته اند؛ ولی مطلق خدا را با خود مقایسه می کنند و اغلب به روایات و آیاتی که در باره مرتبه عبودیت ایشان است؛ استناد می کنند. غافل از اینکه مرتبه ربوبیت به مرتبه عبودیت خطاب می کند و مرتبه عبودیتش از مرتبه ربوبیتش درخواست می کند.