عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

سیف الله و نور الله

به مناسبت نیمه شعبان میلاد حضرت مهدی علیه السلام و عجل الله تعالی فرجه نگاهی به یکی از زیارات آن حضرت در شب نیمه شعبان می اندازیم. در بخشی از این زیارت آمده: سَیْفُ اللَّهِ الَّذِی لا یَنْبُو وَ نُورُهُ الَّذِی لا یَخْبُو وَ ذُو الْحِلْمِ الَّذِی لا یَصْبُو مَدَارُ الدَّهْرِ وَ نَوَامِیسُ الْعَصْرِ وَ وُلاةُ الْأَمْرِ وَ الْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ مَا یَتَنَزَّلُ [یَنْزِلُ ] فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ، وَ أَصْحَابُ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ تَرَاجِمَةُ وَحْیِهِ وَ وُلاةُ أَمْرِهِ وَ نَهْیِهِ.

در این زیارت اشاره شده که حضرتش شمشیر حق و نور الله است. سیف و نور به اسم اعظم الله اضافه شده است و این به معنای جامعیت و دائمی بودن ظهور این معانی در حضرت مهدی علیه السلام است. انسان کامل و ولی مطلق قائم مقام حق تعالی در هستی است اوست که اسماء حق را به منصه ظهور می گذارد. بدون او، خلقت و ظهور حق ناممکن است. در این دعا به زیبایی به قدرت حضرتش اشاره دارد و ایشان را شمشیر حق می نامد شمشیری که هر چه را بخواهد از بین می برد. بی شک او بدیها و ظلمها را نابود می کند. شبیه باغبانی که درخت را هرس می کند تا بهتر میوه دهد او نیز درخت عالم وجود را از زوائد و ناپاکی ها هرس می نماید. شمشیر نیز مظهر لطف و عنایت حق تعالی است. این شمشیر کند شدنی نیست یعنی با تمام قدرت در همه زمانها بوده و هست و خواهد بود. قدرت امام زمان علیه السلام محدود به زمان و مکان خاصی نیست. او قدرتش لایزال و ازلی و ابدی است. چون او ظهور تام الله است و سلطنت اسم الله الاعظم، دائمی است و مختص زمان و مکان و عالم خاصی نیست. اینطور نیست که امام زمان علیه السلام الان در نقطه ای در دنیا در حال استراحت باشند و در حال غصه خوردن باشند و نتوانند کاری بکنند تا روزی که خدا به ایشان امر ظهور کند. تصور باطلی که اهل ظاهر و دور افتادگان از حقیقت دارند. حضرتش هم اکنون ظاهر است و کارهای خدا را انجام می دهد. اما ما کوران ایشان و افعالشان را نمی بینیم. همچو خورشید در پس ابر. این ابر هم حجابهای ماست از خودخواهی ها و دنیا طلبی ها. پس غیبتش از ناحیه ماست. یعنی ما ایشان را نمی بینینم و تصور می کنیم که ایشان غایب است. و گرنه جز او در عالم ظهوری نیست. عالم هستی به اراده او حرکت می کند. رزق موجودات به اراده و به یمن اوست. اما غافلان و محجوبان، منتظر ظهور اویند تا دنیای آنها را آباد کند. او نور خدایی است که خاموش نگردد. الله نور السموات و الارض. او نور خدا و ظهور الله در آسمانها و زمین است و نور الله، خاموش شدنی نیست.  ذُو الْحِلْمِ الَّذِی لا یَصْبُو ایشان صاحب حلمی است که هرگز عصبانی و خشمگین نمی شود. چون عصبانیت به معنای فعل غیر منطقی و غیر عقلانی از ذوات معصومین علیهم السلام بدور است. زیرا آنها عقل کل و علم مطلق و صاحب قدرت مطلقه اند و خشم به معنای غیر منطقی در ایشان راه ندارد.

او مدار دهر است. برخی از اهل عرفان دهر را جزء اسمای الهی می دانند. و می گویند الدهر اسم حق است و زمان در واقع ظهور اسم الدهر است. به همین سبب، زمان در تمام عوالم امکانی ظهور دارد. در این دعا، ولی عصر را مدار دهر نامیده است. مدار به معنای محل گردش و دوران است. یعنی حضرت قطب دهر و زمان است. زمان به دور ایشان می گردد. حضرتش اداره زمان و دهر را در دست دارد. برای ایشان گذشته و آینده و حال معنا ندارد.قبض و بسط زمان و وجودش از ناحیه اوست.  او همچون جدش امیر المومنین علیه السلام ترجمان وحی الهی است. او وحی حق را به جبرئیل ترجمه می کند و جبرئیل به انبیاء نازل می کنند. چون ملک به ذات الهی راه ندارد و این حقیقت ولی مطلق است که با ذات حق مستقیماً در تماس است(علی ممسوس بذات الله). او وحی حق را نازل و ترجمه می کند و انبیاء و ملائکه از او وحی را دریافت می نمایند. او ولایت کلیه مطلقه الهیه دارد و بقیه اولیاء خوشه چینان اویند. به امر آن ذات مقدس، اولیاء در عالم تصرف نموده و تدبیر را به دست دارند(والله من ورائهم محیط). امام زمان به ایشان احاطه دارد و به امر او، اولیاء در عالم به رتق و فتق امور می پردازند. یا صاحب الزمان، عنایتی بفرما و این حجابهای خودخواهی و خود بینی را با شمشیر الهی خود از بین ببر و چشم ما را به جمال خود منور بفرما. 

نفس الله القائمه

در یکی از زیارات امیر المومنین علیه السلام می خوانیم: السلام علی نفس الله القائمه فیه بالسنن سلام بر نفس خدا که سنن در او قائم است. نفس به معنای ذات شئی است. نفس به فتح فاء نیز از آن جهت نفس نامیده شده که از نفس به سکون فاء نشاءت می گیرد. همچنین به معنای روح و جان شئی و گاهی به نفس ناطقه انسانی. همه این معانی به ذات شئ بر می گردد. در برخی مطالب قبلی اشارات زیادی به این نکته شده که انسان کامل و ولی مطلق مظهر همه اسماء و صفات الهی است آنهم در حد اطلاقی نه ظهور مقید و محدود. الله اسم اعظم الهی است که جامع همه اسماء است. نفس الله یعنی حقیقت اسم اعظم خود وجود مبارک امیرالمومنین علی علیه السلام است. اما این حقیقت ولی مطلق در مقام اطلاقی است نه وجود متعین خلقی و مخلوقی او که مقام عبودیت و بندگی است. در پستهای قبلی نیز اشاره شده که ولیّ دو شان خلقی و ربوبی دارد. در مقام خلقی عبد و ذلیل و فقیر است ولی در مقام ربوبی اول و آخر و ظاهر و باطن و بقیه اسماء است. در این زیارتنامه شریف می فرماید حضرت علی علیه السلام نفس الله است. یعنی جان و روح و حقیقت اسم اعظم الهی است. اوست اسم اعظمی که همه اسماء و در نتیجه همه هستی زیر لوای او هستند. چنانچه رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود آدم و من دونه تحت لوایی. همه موجودات مظهر او ظهور خودش هستند عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست. بلکه همه عالم خود او و شوون اویند. همه اسمای الهی مظهر دارند و هیچ اسمی بدون مظهر و تعین نیست. اسم الله نیز بدون مظهر نیست و مظهراو ولی مطلق است. پس او وجود جامعی است که همه چیز را در برگرفته است. اوست که عقول در او حیران و سالکان در او محو هستند. هر کس به قدر تجلی و ظهور آن حقیقت در وجودش او را می شناسد.

معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد

هر کس حکایتی به تصور چرا کند.

اوست سلطان ما عرفناک که کسی جز خودش و اهل بیت او را نشناخت. و آنچه که در مدح و ثنایش بگویند همه نقص است و قصور.