عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

صاحب الزمان (عج)

در باره حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه سخن بسیار رفته است. تصور اغلب خلق در باره آن حضرت ناشی از پیش فرضهای نادرست است. بیشتر مردم حتی در باره ظاهر  حضرتش به گونه ای است که ایشان شبیه علماء و لباس ایشان را مثل علماء می دانند. عبا و عمامه و محاسنی که از علما می بینیم و سخن گفتن آن حضرت هم شبیه علما و با ادبیات آنها و شاید یک تکبر علمایی! همچنین فرد خشک مقدس و سخت گیر در احکام فقهی  و با توجه به کج فهمی بعضی روایات، نعوذ بالله فردی خونریز که با کوچکترین خطایی افراد را نابود و اکثر خلق جهان را به هلاکت می رساند. متاسفانه این تصورات غلط در ذهن اهل ظاهر وجود دارد.  یکی از بزرگترین موانع بین ما و ایشان همین افکار غلط است. تفکر و اعتقاد غلط از فعل غلط به مراتب بدتر است. در روایت آمده است که خداوند در روز قیامت تجلی می کند و خلق وی را انکار می کند سپس به صورتی که خلق تصور می کنند ظاهر می شود و آن وقت شناخته می شود. 

معشوق چون نقاب ز رخ در نمی کشد

هر کس حکایتی به تصور چرا کنند. 

بی شک امام زمان علیه السلام در چارچوبهای ذهنی ما نمی گنجد و از هر خیال و وهم و عقلی برتر است. اگر ایشان بر کسی تجلی کنند آن شخص دچار صعق و بی هوشی و محو می شود و اگر به هوش آید، همچون موسی توبه کند فلما تجلی ربه للجبل دکا و خر موسی صعقاً  فلما افاق قال سبحانک تبت الیک و انا اول المومنین. این توبه از تصورات غلط و اینکه می توان او را در ادراکات خود دریافت کرد. حضرت رباب نیز از حضرت امام حسین علیه السلام نیز درخواستی مثل موسی داشت و می خواست که جمال واقعی امام را ببیند که امام فرمود نمی توانی ببینی و چون اصرار کرد حضرت دستی به چشمان او کشیده و رباب صیحه ای زد و از هوش رفت وقتی به هوش آمد گفت نور شدیدی و دیگر هیچ ندیدم. 

نکته مهم در این باب این است که کسانی که به حق، امام زمان را ملاقات نمودند از ورای حجاب اعتقادات و اعمال خود ایشان را دیده اند که به قول حافظ هر کس به تصور خودش از آن حقیقت حکایت می کند. به همین سبب است که فرموده اند امام غایب مثل آفتاب پشت ابر است. و آن ابر تصورات و حجابهای خلق است که مانع رویت و ادراک ایشان است. در حقیقت او، در هر مجلایی به شکل خاصی ظهور می کند. بیائیم تصورات و پیش فرضهای خود را کنار گذاریم و از حضرتش بخواهیم که خودش معرفت و ولایت خود را نصیب ما بگرداند.