عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

معرفت از منظر ابن عربی

ابن عربی در باب 177 فتوحات می گوید: در طریق ما وقتی به معرفت نظر کردیم آن را در علم منحصر به هفت چیز یافتیم. و آن طریقی است که بندگان خاص خدا بر آن سلوک می کنند. اول علم حقایق است که آن علم به اسماء الهی می باشد. دوم علم به تجلی حق است در اشیاء. سوم علم به خطاب حق به بندگان مکلفش را به زبان شرایع است. چهارم علم کمال و نقص در وجود است. پنجم علم انسان به نفسش از جهت حقایقش است. ششم علم خیال و عالم متصل و منفصل آن است و هفتم علم داروها و بیماری­هاست.

وی در ادامه می گوید که هر اسمی در دعا کردن اقتضای خاص خود را دارد که اگر بر مقتضای خود خوانده شود اجابت می شود. چنانچه بلعم باعورا خدا را به اسم خاصی خواند و قوم موسی سرگردان و گم شدند. اگرچه به متابعت از شیطان آن کار را انجام داد و خدا او را کلب نامید.

 این از خواص اسمای الهی است که اگر کسی به آنها اطلاع یابد می تواند از خواص آنها استفاده کند و لو اینکه آن استفاده از روی هوای نفس و ضلالت شیطان باشد. از این موضوع برخی اصحاب سحر و رمل و علوم غریبه استفاده هایی می کنند. به همین علت مردم از سحر و امثالهم برحذر شده اند. زیرا اولاً مردم اسیر هوای نفس هستند و ثانیاً علم الهی و صحیح به استفاده از اسمای الهی را ندارند. علم آن مختص اولیای خداست. البته واضح است که علم در اینجا مراتبی دارد و فقط دانستن لفظ نیست؛ اگرچه لفظ نیز اثرات خاص خود را دارد. بی شک بالاترین اثر یک اسم خدا در زمان ظهور و تجلی بر یک ولی خدا ظاهر می شود. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد