عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

فصوص حسینی

فص به معنای لب و خلاصه و چکیده هر چیزی است. ابن عربی در کتاب فصوص الحکم خود که بر اساس تجلی دریافتی از رسول الله، به رشته تحریر درآورده به مقامات انبیائی که نامشان در قرآن آمده اشاراتی دارد. به نظر می رسد فص هر نبی راهی است به سوی خدا که هر کس می تواند آن را طی کند. همچنین داستانهای انبیاء در قرآن فقط شرح ماجرای آن نبی یا حتی تبیین مقامات و سیر و سلوک نبی نیست؛ بلکه در واقع هر نبی طریق سیر و سلوکی است که دیگران هم می توانند آن را طی کنند. فیض روح القدس ار باز مدد فرماید / دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد. اگر ما نمی توانستیم راه انبیاء را طی کنیم، ذکر داستان آنها برای ما چیزی جز افسانه نمی بود. در حالی که قرآن کتاب برنامه سیر و سلوک است نه کتاب داستان. به همین علت شیخ در فتوحات حقایقی را از انبیاء تحت عنوان من الحضره الموسویه یا من الحضره العیسویه بیان می کند. یعنی من این مطلب را از مقام عیسوی یا موسوی می گویم. پس خدا در قرآن داستان نمی گوید بلکه طرق کلی سیر و سلوک را در قالب 27 نبی بیان می کند. یعنی تو می توانی مثل آدم توبه کنی و به بهشت برگردی یا تو مثل عیسی می توانی مرده زنده کنی یا مثل موسی به مقام صعق برسی. 

امام حسین علیه السلام در کربلا 72 فص و طریق کلی سیر و سلوک عاشقانه را بیان می کند. طرقی که انبیاء نیز از این طرق حرکت کرده اند. امام حسین به حسب رحمه الله الواسعه بودن و جامعیتش برای همه عالم وجود؛ طیف وسیعی از افراد را در اصحاب خود جای داد و همه را به کمال توحید که فنای وجودش بود؛ رسانید. از وهب نصرانی تا زهیر عثمانی که همه حسینی شدند. از غلام سیاه حبشی تا سردار دشمن حرّ. از طفل رضیع تا علی اکبر و ابوالفضل عباس. اینها همه طرق کلی سیر و سلوک عاشقانه است. الان هم مشاهده می کنیم که مسیحیان در کلیسا در ایام محرم پرچم امام حسین میزنند و نذری می دهند. هندو و غیر مسلمان هم عزا داری می کنند. راه کربلا فقط مختص عباد و زهاد و متهجدان نیست، بلکه همه طیفها را در بر می گیرد. همه در یک چیز مشترکند و آن عشق است. مهم نیست از چه طایفه و نژاد و دین و مذهبی فقط باید عاشق باشی زیرا مذهب عاشق ز مذهبها جداست. دین او، معشوقش می باشد. چنانچه حضرت عباس فرمود انی احامی ابدا عن دینی. اگر کسی اهل دنیا نباشد و اهل عشق باشد در جذبه حسینی به توحید که وصول به حقیقت حسینی و یگانه شدن با اوست می رسد. اما اهل دنیا اگر عبادت دهر هم کنند و روزها روزه و شبها به تهجد باشند باز به معنا راه نخواهند یافت. عشق از اول سرکش و خونی بود / تا گریزد هر که بیرونی بود. گروهی مثل زهیر و وهب حرّ در عالم حرکت می کنند گرچه در ابتدا به حسب ظواهر از خدا به دورند اما چون قابلیت و توان حمل بار عشق او را دارند، ناگهان جذبه الهی آنها را می رباید. جذبه من جذبات الحق توازی عمل الثقلین (جذبه ای از جذبه های خدا با عمل جن و انس برابری می کند). در راه عشق باید خون دل خود را بدهی یعنی هیچ، نخواهی جز او. آن قدر عاشق باشی تا در عشق او بسوزی و محو شوی. این عطش است که عاشق را به معشوق می رساند. کمال عشق در کربلا ظهور یافت و همه انبیاء و اولیاء از طریق کربلا و امام حسین علیه السلام به توحید و نبوت رسیدند چنانچه در روایات زیادی به آن اشاره شده است. از آدم ابوالبشر تا حضرت مرتبت (ص).  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد