عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

دقیقه ای در تاویل

یک نکته بسیار مهمی در باب تاویل و تفسیر متون مقدس از کلام بزرگان آموختم. آن نکته این است که کلمات آیات و روایات را نباید به معنای عرفی و اصطلاحی آن معنا نمود؛ به خصوص در مورد تفسیر قرآن. بلکه در بیشتر موارد، منظور خدا و معصوم، معنای اصیل لغت است. یکی از نمونه های آن معنای انتظار است که در مطلب قبلی بیان شد. متاسفانه معانی عرفی و اصطلاحی که در اغلب تفاسیر قرآن به چشم می خورد، یکی از نقاط ضعف تفاسیر این متن بی نظیر الهی است. اما به نظر این حقیر، عرفای بزرگ در تفسیر قرآن یا روایات؛ اغلب به معنای اصلی کلمه توجه دارند؛ نه اصطلاحی آن. غفلت از این نکته مفسران را به وادی تضعیف معانی عمیق متون مقدس ما کشانده است. تا جایی که کتاب خدا را در حد یک متن ساده بشری تنزل داده است.

شرح مجموعه گل مرغ سحر داند و بس          نه هر آن کو ورقی خواند معانی دانست.

جناب حافظ نیز که عارف بزرگواری است، اغلب از کلمات به معنای حقیقی و اصیلش استفاده می کند. به عنوان نمونه کلمه نگران که معنای اصطلاحی آن تشویش خاطر و اضطراب است را؛ به معنای اصلی آن یعنی نگریستن و نگاه کردن استعمال می کند.

چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد       تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود.

یعنی تا روز قیامت به روی تو نگاه می کنم؛ نه اینکه مضطرب و مشوشم تا قیامت. یا:

دلدار که گفتا به توام دل نگران است        گو می رسم اینک به سلامت نگران باش.

در مصرع اول توجه قلبی است و در مصرع دوم نگریستن در ظاهر یا در مثال و خیال است. اگر نگرانی به معنای عرفی آن بود، شعر بی معنا خواهد بود.

ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد         چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد