عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

حسن و قبح فعلی یا فاعلی؟

یکی از مباحث مهم فلسفه اخلاق و علم کلام بحث پیرامون حسن فعلی و حسن فاعلی است. به عبارت بهتر اهمیت و رجحان مربوط به فعل ظاهری است یا نیت و انگیزه فاعل آن. برخی معتقدند که ارزش عمل فقط آن چیزی است که در خارج تحقق می یابد و انگیزه فرد چه خوب یا بد چندان مهم نیست. به عنوان مثال اگر شما با نیت خیر کاری انجام دهید که به ضرر کسی تمام شود، کار بدی کرده اید درست مثل کسی که با نیت بد همان کار را انجام می دهد! چنین افرادی طبعاً برای نیت ارزشی قائل نیستند. در اسلام نیت رکن اصلی هر عمل است. حتی در فقه نیز عمل بدون نیت بکلی باطل است. بدیهی است عمل بدون نیت ممکن نیست. اما اینکه ما چقدر به نیت و خلوص آن اهمیت بدهیم؛ نکته اساسی است. در روایتی آمده نیة المومن خیر من عمله و نیة الکافر شر من عمله. معنای این روایت این است که ارزش نیت بالاتر از عمل ظاهری است چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی آن. چون نیت مربوط به قلب است و عمل مربوط به جسم. و ارزش قلب با جسم قابل قیاس نیست. لذا در قرآن فرمود انما یتقبل الله من المتقین. خدا فقط از متقین قبول می کند. چون متقین در مقام قلب خالصانه عمل می کنند. غیر متقین هر چقدر در ظاهر عمل خوب انجام دهند قابل قبول نیست. اگرچه غیر متقی نیز ممکن است نتیجه ظاهر عمل خود را ببیند در عین حالی که عملش مقبول درگاه خدا نیست! اقلاً از لحاظ فقهی عمل وی صحیح است. و اگر مانعی نباشد به پاداشی هم برسد ولی عمل مقبول به معنای واقعی آن نیست. البته تقوی در این آیه فقط به معنای پرهیز از گناهان ظاهری عرفی نیست. بلکه تقوی یک ملکه قلبی است که انسان را از غیر خدا پرهیز می دهد. تا جایی که هر کاری را برای رضای محبوب انجام می دهد نه برای ثواب و یا عقاب. 

اما آنچه ما را به نوشتن این مطلب واداشت کلام بزرگی بود که می فرمود عمل خوب یا بد را انسان خوب و یا انسان بد می سازد. چون خوبان عالم، کارهای خوب می کنند؛ آن کارها خوب شده است! و چون بدها فعلی را انجام می دهند آن عمل بد شده است. هر چه آن خسرو کند شیرین بود. آنچه که انبیاء و اولیای خدا بکنند خوب است و آنچه مخالفان ایشان کنند بد است. پس ملاک حسن و قبح عمل، خود عمل نیست بلکه نیت و مرتبه شخص عمل کننده آن است. اوست که خوبی و بدی را تعریف می کند. پس اصل و ریشه حسن یا قبح عمل در جان و قلب انسان است. اعمال حضرت خضر از کشتن جوان و سوراخ نمودن کشتی و ... همه خوب بود چون خضر آن را انجام داده بود ولی این اعمال از دیگری که به آن درجه نرسیده بد است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد