عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

فیزیک و متافیزیک

در مطلب قبل گفتیم که بسیاری از مفاهیم اصلی و بنیادین علوم من جمله فیزیک که علم بررسی ماده است، در ابهام است. مفاهیمی مثل زمان، نیرو و فضا دارای تعریف روشن و دقیقی نیستند. در فیزیک کمتر به حقیقت و ماهیت این مفاهیم فکر می شود بلکه آنچه که الان در فیزیک بحث می شود بیشتر توجه به آثار و کاربردهای این مفاهیم است. مثلاً به ماهیت زمان فکر نمی شود بلکه به اندازه گیری و دقت در سنجش آن توجه می گردد. به جای تعریف خودِ زمان، ثانیه را تعریف می کنند. ثانیه با خودِ زمان خیلی فرق دارد. ثانیه یک امر قراردادی است که می تواند تغییر کند ساعت و ثانیه اثر زمان در جهان مادی است. اما حقیقت زمان یک امر غیر فیزیکی یا متافیزیکی است. به همین علت است که فیزیکدانان از تعریف ماهوی آن ناتوانند. زمان در واقع ظرفی برای حرکت است خواه آن حرکت مادی باشد یا نباشد. در برخی روایات آمده لا تسبوا الدهر فان الله هو الدهر. ابن عربی نیز دهر را از اسماء الهی می داند. و بدیهی است که هر اسمی مظهری می خواهد و زمان در هر عالم مظهر اسم الدهر است. 

نکته دیگر اینکه دانشمندان علوم مادی غافل از این هستند که تمامی عالم وجود به هم پیوسته اند از عالم غیب تا عالم طبیعت. هر موجودی در این جهان به عوالم بالاتر از خود متصل و مرتبط است. اما دانشمندان از این نکته اساسی بی خبرند. و سعی می کنند هر چیزی را در این جهان بدون توجه به جهانهای دیگر بررسی کنند لذا هرگز به حقیقت اشیاء و پیش بینی دقیق رفتار آنها پی نمی برند. هر شیئ مادی از ذرات زیر اتمی گرفته تا گیاهان و جانوران دارای یک روح مدبر هستند که به نوعی آن شیئ را تحت کنترل دارند و چون ما فقط به همین جرم مادی نظر کنیم بدون توجه به آن روح مدبر و تاثیرات عوالم دیگر و همچنین تاثیر و تاثرات اشیاء و ارواح بر یکدیگر هرگز نمی توان رفتار و حقایق یک شیئ پی برد. شاید مثالی بهتر این موضوع را روشن کند. در خیمه شب بازی  فردی در پشت صحنه عروسکها را حرکت می دهد و به جای آنها سخن می گوید. طفل خردسال چنین پندارد که عروسکها خودشان حرف می زنند و حرکت می کنند. اما عاقل می داند که عروسک نیست که حرکت می کند بلکه انسانی در پس آن است. اهل علوم ظاهر چون ارتباط اشیاء را با عالم غیب قطع می کنند نمی توانند به ماهیت اشیاء پی ببرند. مثل همان کودک که برود و به بررسی عروسک بپردازد و ببیند که چگونه حرکت می کند یا چگونه حرف می کند اما هرگز به پشت صحنه توجه نکند. از این رو اگر بشری بخواهد فیزیکدان حقیقی هم بشود باید به عوالم غیب سفر کند و ربط موجودات با عالم ارواح ببیند و بالاخره ربط اشیاء با خدا را مشاهده نماید. در آن زمان است که می تواند ماهیت اشیاء را ببیند و ادراک یابد. لذا از حضرت رسول اکرم (ص) نقل است که فرمود رب ارنی الاشیاء کما هی خدایا اشیاء را آن گونه که هست به من نشان ده. ما اشیاء را می بینیم اما نه آن گونه که هست. بلکه صورت مجازی و غیر واقعی از آنها را می بینیم. اما اولیای خدا به حقیقت و ماهیت اشیاء علم دارند. در روایتی دیگر از حضرت علی علیه السلام آمده که عرفت الله بالله و عرفت الاشیاء بالله او خدا را به خدا و اشیاء را نیز به خدا شناخته است. تا کسی خدا شناس نشود هیچ چیزی را کما هی نخواهد شناخت. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد