عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

دعای رجبیه، تبیین ولایت

در مفاتیح الجنان در اعمال ماه رجب به یک دعا اشاره شده که توسط محمد بن عثمان از امام زمان علیه السلام نقل شده است. این دعا حاوی نکات مهم و دقیقی پیرامون اولیاء است. ابتدای دعا با این جمله آغاز می شود: اللهم انی اسالک بمعانی جمیع ما یدعوک به ولاه امرک المامونون علی سرک المستبشرون بامرک الواصفون لقدرتک المعلنون لعظمتک. در این دعای شریف از خدا به اولیائش سوال می شود و در ادامه اولیاء و جایگاه ولایت را بیان می نماید. معادن کلمات حق؛ در قرآن نیز خداوند عیسی را کلمه الله لقب داده است.اولیاء و انبیاء کلمات الهی هستند و در راس ایشان حضرات چهارده معصوم علیهم السلام کلمات تامه و اتم الهی هستند. ارکانا لتوحیدک ، اولیا ارکان توحیدند. به عبارت دیگر اگر اولیای حق نباشند توحید تحقق پیدا نمی کند. چون شناخت حق به شناخت اولیای اوست رویت حق نیز به رویت ولی مطلق است چنانچه فرمود: من رانی فقد را الحق. هر که مرا دید حق را دیده است. چون ذات حق منزه از رویت و شهود است. همچنین شناخت و معرفت ولی مطلق به شناخت اولیای جزء است. چنانچه در این دعا اشاره لطیف و رمزگونه به آن شده که ما از شرح آن خودداری می کنیم. در زیارت جامعه کبیره نیز در حق ائمه می خوانیم: السلام علی محال معرفه الله. اهل بیت در این دعا محلهای معرفت خدا معرفی می شوند. در این دعا هم آمده یعرفک بها من عرفک. هر کس که تو را شناخت به اولیائت شناخته است . یعنی بدون شناخت ولی امکان شناخت خدا نیست. چون ایشان کلمات و آیات حق هستند. همچنین در زیارت جامعه نیز اهل بیت علیهم السلام را ارکان توحید معرفی می نماید.(و ارکانا لتوحیده) جمله خاص دعای رجبیه عبارت است از: لا فرق بینک و بینها الا انهم عبادک و خلقک. هیچ فرقی بین تو و ایشان نیست مگر اینکه ایشان عباد و خلق تو هستند.  در قسمت اول این کلام بلند به یگانگی ولیّ با خدا اشاره داردولی الهی در مقام فنا و توحید با حق تعالی به یگانگی می رسد به حدی که خودش را و تمام عالم را فراموش می کند. چنان در حق تعالی محو می شود که حکم دوئیت و دوگانگی بین او و حق محو می گردد. سپس در مقام ظهور و خلق، عبد و بنده می گردد. حجاب انانیت و انیت عبد مرتفع شده و توحید تحقق پیدا می کند. ولیّ خدا یک جنبه توحیدی و یگانگی با خدا دارد و یک جهت و جنبه خلقی دارد. جنبه حقانی او سرّ خفی و اخفی است چنانچه فرمود اولیایی تحت قبایی لایعرفهم غیری و جنبه خلقی او عبودیت حقیقی و محضه است. عبدالله حقیقی کسی است که به توحید نائل شده و چون به توحید رسید خلیفه حق در عالم می گردد. یعنی او دست خدا در عالم می شود و فرامین خدا را در عالم وجود اجرا می کند.نهایت قرب در فنای فی الله تحقق می یابد. در آن زمان فرقی بین عبد و ربّ نخواهد بود و عبد قائم مقام و خلیفه او در جهان هستی خواهد بود.  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد