عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

عالم وجود، جدال تضادها

مشاهده ما در عالم وجود، از جهان مادی تا عوالم غیب نشانگر تضادها و جنگ ها و درگیری هاست. در این جهان مادی جدال میکروبها با موجودات دیگر و بسیاری از موجودات با یکدیگر اعم از بیماری ها یا جدال بر سر تولید مثل و غذا. در نوع بشری جنگ ها و نزاع ها از جنگ بین کشورها تا نزاع خانوادگی وجود دارد. در واقع عالم وجود بر همین مبنا آفریده شده و بر همین مبنا به حیات خود ادامه می دهد. به عنوان مثال باکتری ها هم عامل مرگ ما هستند هم موجب حیات ما. اولین موجودزنده ای که در کره زمین پدید آمد باکتری ها بودند و قاعدتاً آخرین موجود هم باکتری ها خواهند بود. همین میکروب ها باعث تولید اکسیژن و حیات در زمین بودند و همین میکروب ها موجب مرگ میلیونها انسان و جانور و گیاه می شوند. 

 در عوالم دیگر نیز تضادها و درگیری ها وجود دارد منتها متناسب با مقتضیات  آن عالم  است. جدال بین جن، شیاطین و ملائکه که نیروهای پنهان در عالم هستندو یا حتی اختلاف بین ملائکه با یکدیگر. با این نظر، نظم در کل نظام هستی حاصل همین تضادها و اختلاف هاست.  ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف الیل و النهار لایات لاولی الالباب این اختلاف و تضاد بین شب و روز (با هر تفسیر و یا تاویل)، موجب رشد ظاهری و یا باطنی است. شب و روز مادی در روی کره زمین باعث شکوفایی حیات و زندگی موجودات زنده است. و شب و روز باطنی موجب رشد بنده در مقام روحی و سیر و سلوکی است. آیه دیگری به ترکیب شدن شب و روز یا ظاهر و باطن و یا خوبی و بدی و هر چه متضاد است. یولج الیل فی النهار و یولج النهار فی الیل. اگر نیک بنگری شب در روز و روز در شب تسری می یابد. حیات از مرگ خارج می گردد و مرگ از حیات. یخرج الحی من المیت و مخرج المیت من الحی. 

در سیر و سلوک نیز قضیه به همین روال است. شب احتجاب، بعد و دوری و یا غم و غصه است. روز مقام ظهور و تجلی و انبساط و بهشت و امثالهم است. این دو با هم آمیخته اند و در یکدیگر به قول قرآن ولوج کرده اند. به قول خواجه شیراز:

از دست غیبت تو شکایت نمی کنم

تا نیست غیبتی نبود لذت حضور

گر دیگران به عیش و طرب خرمند و شاد

ما را غم نگار بود مایه سرور   

اگر مرض نباشد سلامتی درک نمی شود اگر مرگ نباشد حیات شناخته نمی شود اگر بدها نباشند خوب ها شناخته نگردند. همه اینها به نوعی نسبی هستند. خوبی و بدی زشتی و زیبایی موت و حیات لذت و الم و ....  همه این تضادهای ظاهری نتیجه  ظهور اسماء متضاد است. مثلاً سلامتی نتیجه ظهور اسم شافی و یا نافع است و مرض ظهور اسم ضار است. اما در باطن و دید توحیدی هیچ تضادی در بین نیست و اوست که ضار و نافع است. امرضت و شفیت عافیت و ابلیت. عارف کامل به عکس مردم عادی هم مرض را دوست دارد هم صحت. به قول ملای روم:

عاشم بر لطف و بر قهرش به جد

وین عجب من عاشق این هر دو ضد. 

نظرات 1 + ارسال نظر
379 سه‌شنبه 5 فروردین 1399 ساعت 13:27 http://nazdikeghiam.mihanblog.com

اللهم عجل لولیک الفرج

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد