عرفان

عرفان

عرفان اسلامی
عرفان

عرفان

عرفان اسلامی

ادبار دنیای خیالی

دنیا در لسان دین به معنای عالم طبیعت و ماده نیست. همانگونه که قبلاً اشاره گردید، در فهم متون دینی باید به معنای اصلی و اولیه کلمه دقت نمود. دنیا به معنا نزدیکتر است و چون این عالم، محسوس ماست و به ما نزدیکتر است به آن دنیا گفته اند. در ادبیات دینی، دنیا در مقابل آخرت آمده است. دنیا در واقع توجه ما به دون و هر چه پست است و چون غیر حق همه چیز پست و ناچیز است پس دنیا آن توجه ماست نه عالم طبیعت و ماده. توجه به لذات حتی لذات غیر مادی دنیاست. اعم از بهشت و کشف و کرامات. این دنیای خیالی که توجه به ظاهر عالم بدون توجه به باطن آن که به آخرت تعبیر شده؛ همیشه در حال ادبار است و به کسی رو نمی کند. حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام در نامه ای که فقط یک جمله است به محمد بن حنفیه می فرماید: فکان الدنیا لم تکن و کان الاخره لم تزل والسلام. چه زیبا و قوی و موجز فرمود که دنیا هرگز نبوده و آخرت هرگز زایل نشده است. یعنی دنیا که عدم رویت حق در اشیاء است و دیده استقلالی است؛ هرگز نبوده و یک امر متوهم انسان غافل است و آخرت که توجه به حق و رویت ظهور وی در عالم امکان است؛ هرگز زایل شدنی نیست. چون ظهور حق ازلی و ابدی است. ما گوییم که آخرت همان وجود لایزال حضرت اباعبدالله علیه السلام است. او معشوق مطلق در عالم وجود است و توجه به غیر ولی مطلق، دنیاست که فانی است یعنی نبوده و نه هست و نه خواهد بود. چنانچه اصحاب آن حضرت این معنا را یافتند و در وی فانی شدند. نکته دیگر اینکه چون دنیا یک امر متوهم و خیالی است پس همیشه ادبار دارد نه اقبال. همیشه دنیا به انسان پشت کرده یعنی نمی توان در آن به دنبال حقیقت بود چون دنیا امر خیالی است و موهوم عاری از واقعیت است. لذا بزرگان گفته اند که العالم کله خیال فی خیال و یا العالم غاب ما ظهر قط و الله ظاهر ما غاب قط. عالم وجود غایب است و هرگز ظهور نکرده و الله ظاهر است و هرگز غایب نشده است. 

ما عدمهاییم هستی ها نما 

تو وجود مطلق و هستی ما   

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد